((خواستگاه کونگ فو))
"امروزه وخصوصا در عصر معاصر"کونگفو را:غالبارشته ای رزمی وجنگی
میدانند که ابزاری برای مبارزه و اعمال زور و قدرت فیزیکی بر دیگران است
وصد البته که این باورغلط بسبب ناآشنایی افراد با این هنر:نفیس و تاریخی
است.وهمینطورکونگفو.را ورزشی انحصاری منصوب به یک نژادخاص میدانند
که مبداء و خواستگاه آن ممالک شرقی و خصوصا((چین))است که البته این
نظریه نادرست است ونیازمند به تجزیه وتحلیل است که ما بصورت اجمالی
آنرا تشریح خواهیم کرد.ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که پیش از
واردشدن به عرصه ی فراخ هنرهای رزمی ابتدا بایدقالب و بطن آنرا بطور
پایه ای و پلکانی موردمطالعه قراردهیم "وازآنجاییکه هر ایده ای پیرو هدف
خاصی است و در چارچوب وحول محور معینی طی طریق میکندما نیز
باید هدف ازآموختن این هنر غنی وباستانی را بشناسیم و بر ما تفهیم
شود که این مکتب"برچه پایه هایی بناگردیده وچه خط مشی را دنبال
میکند.اصلی ترین معیار و مایحتاج کونگفو((تزکیه نفس))و رسیدن به مدارج
متعالی درونی نهفته در روح فرد است که این نیروی روحانی در قالب هر
شخصی بطور ناخودآگاه و خدادادی نهادینه گشته و نطفه کرده است که
نیازمند:کشف و تقویت است که هدف این هنر نیز تقریب روح و جسم در
موازات معنوی با یکدیگر است که شما با پروراندن روح و افکار خود میتوانید
مقام معنوی خود را ارتقاء داده وبه مراد روحانی خود برسید و ازآنجاییکه
این هنر"یک هنر درونی است و چونان:تخته سیاهی است که برای کسب
مفاد وبهره بردن ازآن باید"هرگونه آثار سوء را ازآن برچینیم تا با بی آلایش
گشتن آن شرایط برای استفاده ازآن مهیاشود"هنرجوی این رشته نیز
ابتدا باید:روح و روان وافکار خودرا از:پلیدی و آلایشات دنیوی پاک سازد
وهمچنین افکار خود را از حصر تعصبات وافکار انحرافی که موجب بی بهره
ماندن انسان از میوه ی روح میشود رها سازد و ذهن خودرا وادار به
اندیشیدن و خردآموزی کند"تا جسم انسان مطیع روح معنویش گردد و از
یوغ و سلطه ی مادی و دنیوی خود بیرون آید.
کونگفو نیز:با الهام گرفتن از روح جاری در طبیعت در صدد رسیدن به مقام
شامخ معنوی است که درون بشر"خفته است و در انتظاردستی است تا
آنرا به خود متصل سازد و از چشمه ی لایتناهی آن سیراب گردد.